صدرا ، مساعی تو موید بود همی
و ز تو نظام دین محمد بود همی
تو شمس دینی و بفضای بهای تو
دین را جمال و زینت بی حد بود همی
در هند و روم و ترک نباشد نشان شیر
تا رای تو چو روی مهند بود همی
خاک ستانهٔ تو ، که چرخ سیادتست
از روی چرخ افزون مسند بود همی
کردار تو بخیر مشهر شدست و باز
گفتار تو بصدق موید بود همی
فضل تو و سخاوت تو ده قصیده اند
کان را ثبات ذکر مخلد بود همی
اسباب ملک از تو مهیا شود همی
و ارکان شرع از تو مشید بود همی
آن زمره را که فاضل تحصیل دولتند
اندر زمانه صدر تو مقصد بود همی
چشم مخافان تو و روز حاسدانت
از هیبت تو ابیض و اسود بود همی
هر عالمی ، که مشکل آفاق حل کند
در مجلس تو عاجر ابجد بود همی
یک نکتهٔ کمینه ز انواع دانشت
سرمایهٔ خلیل و مبرد بود همی
تا رونق کمال ندارد بنزد عقل
هر جا که از علوم مجدد بود همی
بادا مرکب از تو همه مفردات مجد
تا در سخن مرکب و مفرد بود همی